دل نوشته های دو تا ...

متن مرتبط با «یکی یک دونه ی من برام تو عمر و نفسی» در سایت دل نوشته های دو تا ... نوشته شده است

سروده هامون

  • خب اینجام چند تا از شعرایی که گفتیم رو میزارم واسمون بمونه ... ما هم دیوونه ایما ... بهله خب این اولیش ... مال روزیه که از کرمان برمیگشتیم چه زیباست حس دلتنگی ... دلت تنگ شود ... تنگه تنگ برای مونس جانت ...تنگ تنگ برای همسر رویاهایت ... چه زیباست حس دلتنگی ...دلت تنگ شود ... برای تلاطم بخش زندگیت ... برای شاه بیت قصه هایت ... چه زیباست حس دلتنگی ...دلت تنگ شود ... تنگ تنگ ... برای کسی, ...ادامه مطلب

  • 28/7/95قشنگترین شبمون

  • سلام ... عزیزم واست این خاطره رو توی ادامه مطلب میزارم ... خیلی دوست داشتم بهت بگم تو بنویسیش ولی خب گفتم سرت شلوغه بهت میگم و خودم ضایع میشم ... پس بدو بیا ادامه مطلب ... رمزشم میزارم چهار رقم آخر شمارت, ...ادامه مطلب

  • اولین زشت خخخخ 19.7.95

  • سلام عزیزم.. خب بیایم سر وقت خاطراتمون. این خاطره رو دارم با گوشی تایپ میکنم واست ... اوووم یادته دوشنبه رو ... دوشنبه همین هفته ... میشه چندم ؟؟اگه گفتی ... اوووم میشه 19 مهرماه 95 ... بهم گفتی ساعت 8 اونجا باشم ببینیم همو ... بعدش ساعت هشت رسیدم ... تا هشت و 32 دقیقه  دم در منتظر موندم تا بیای ...  بعدش اومدی گفتی امیر کارت داشت و اینا ... ضایع میشد یهو پاشی بیای .. اون شب رفتیم ویلاشهر باهمدیگه ... بهت گفتم چرا دیرسب بهم گفتی اگه کسی از رابطمون با خبر بشه قطع رابطه میکنی و ابنا ... وایسادی توجیه کردن ... یادت میاد خانومی؟؟؟ بعدش بهت گفتم رابطمون برام خیلی بیخودی شد توذهنم ..., ...ادامه مطلب

  • عصبی من

  • سلام خوبی نازگلم ؟ این خاطره مال دوشنبس یعنی12 مهر 95 ... همون روزی که بهم گفتی ساعت 7 در اون تاکسی تلفنی باشم ... قبلش با مامانت رفته بودی اموزشگاه رانندگی ... خیلی راننده خوبی شدیا ... خوشحالم که زود یاد گرفتی ... خیلی عالیه هوشت ... باید خیلی تمرین کنم باهات خیلی عالی تر بشی ... اخه خانوم من باید بهترین راننده ی خانوم باشه ... اون روز اگه گفتی با هم کجا رفتیم ... اوووم اولش که رفتیم عابر بانک پول گرفتیم ... رفتیم گاز زدیم ... بعدش رفتیم به سمت اصفهان ... نزدیکا آتشگاه بود که رفتیم واییسادیم جلو یه فست فود ... یه دونه چیز برگر و اسنک سفارش دادیم ... تا اماده میشد رفتیم اون سم,منغولي عصبي,من عصبی هستم,من عصبی ام,منبه عصبي,من عصبي هستم,هرمون عصبي من 9 حروف,هرمون عصبي من 9 احرف,شبکه عصبی منهاج,مبانی شبکه عصبی منهاج,فیلم من عصبی نیستم ...ادامه مطلب

  • زور گوی من

  • سلام خانومم.امروز شنبه 10 مهرماه 95عه ... دلم واست تنگ شده ... دلم خیلی میخواد پیشت باشم ... الان احتمال خیلی زیاد داری میری دفتر ... دیروز فان بود پارک لاله ... من نتونستم بیام ... 6 بار زنگ زده بودی و ساعت 2 و 18 دقیقه بهت اس دادم خوبم نگرانم نباش ... دیروز روز بدی بود ... دیشب بهت گفتم تو پیام ازت ناراحتم ... و خیلی سریع زنگ زدی ... منم خونه بودم نمیتونستم قشنگ حرف بزنم ... تا رفتم بالا و باهات حرف زدم ... گفتم ناراحتم چون قرار بوده شنبه قبل تا حالا بری ... بهم گفتی برات سلامتی روح از سلامتی جسم مهمتره ... گفتی به خاطر جسمم روحمو ریختی بهم ... والا من اصلا چیزی نگفتم تا نریزی بهم , ...ادامه مطلب

  • عروسک من

  • سلام خانوم گلم ... امروز 5 مهرماه 95 ... ساعت 10:29 دقیقه اس دارم مینویسم واست ... الان دانشگاهی و داری برنامه ریزی میکنی برای ماه مهر ... خیلی دلم واست تنگ شده ... خیلی زیاد ... پریشب ینی شنبه که با هم رفتیم مشاوره یادته ؟ بهم گفتی امشب رو بنویس حتما ... شنبه خیلی روز خوبی بود ... ساعت دو رسیدی تو خود اصفهان ... من یکم دیرتر رسیدم بهت و بیام دنبالت ... اومدم صمدیه دیدمت ... داشتی با گوشی باهام حرف میزدی بهت گفتم دیدمت ... بعد دورتر وایساده بودم بهم گفتی چرا نمیای جلو ... بعد اومدم جلوتر اومدی سوار شدی و راه افتادیم به سمت سی و سه پل ... رفتیم تو پارکینگ کنار خیابون واییسادیم ... ب, ...ادامه مطلب

  • یکی یه دونه ی من

  • سلامممممممممممممممم ... امیدوارم هر جا هستی حالت عالی باشه ... نمیدونم الان در حال حاضر کجایی ... رفتی بخوابی و بعدشم باید میرفتی دفتر جلسه داشتی ... قربونت برم ... دیروز چقدر خسته شدی ... دیروز جشن برگزار کردیم ... دیروز از صبح ساعت 10/5 تا ساعت 11 شب پیشت بودم ... کلی با هم کار انجام دادیم ...چند تا چیز با هم کادو گرفتیم ... با هم رفتیم بازار با هم رفتیم خرید کردیم ... با هم رفتیم برگه چاپ کردیم ... رفتیم در خونتون محصول آوردیم ... رفتیم دفتر ... رفتیم ویلا ... کلی خوب بود ... کلی عالی شد ... دیروز مامانتو دیدم واسه اولین بار ... کلی دوسش داشتم ... دیروز کلی پیش بابات بودم ... کلی با ه,یکی یه دونه ی من,یکی یکدونه ی من,یکی یک دونه ی من برام تو عمر و نفسی,نرو یکی یکدونه ی من,نرو یکی یکدونه ی من مرتضی پاشایی,دانلود آهنگ یکی یه دونه ی من مرتضی پاشایی,اهنگ یکی یکدونه ی من,دانلود اهنگ یکی یکدونه ی من,دانلود اهنگ یکی یک دونه ی من مرتضی پاشایی,یکی یک دونه ی من از عارف ...ادامه مطلب

  • مشهدی من

  • سلام ... امروز جمعه اس ... اما میخوام خاطره ی دوشنبه را برات بنویسم ... دوشنبه 18 مردادماه که از مشهد اومدی ... کلی بحث کردیم ... ولی آخرش مجبور شدم ساعت 9 شب بیام پیشت و از دلت در بیارم ... خیلی باحال شدا ... واسه اولین بار پلیس بهمون گیر داد ... تا حالا تجره نکرده بودم ... خیلی بامزه بود ... و چقد خوب بود که هیچی نگفت بهمون و فقط چند تا سوال پرسید ... خداراشکر ... اوووم دوشنبه قرار شده بود برم 40 روز فکر کنم ... خیلی رفته بود رو مخت حرفم ... نمیدونم دلیلش چی بود ... نمیدونم خودمم ... اما احتیاج داشتم خودما بسازم ... توی تنهایی بسازم خودمو باز ... خودت گیر دادی یه زمانی بهم بگو و برو ...,منا مشهدی,مناجات مشهدی با خدا,مناجات مشهدی,منطق مشهدی,مناجات مشهدي,منبر مشهدی سکینه,منيره مشهدي رمضانعلي,منوچهر مشهدی آقا,منیره مشهدی محمدی,منتظری مشهدی ...ادامه مطلب

  • خوشتیپم

  • سلام عزیزم... این خاطره برمیگرده به پریروز یعنی 20 مرداد ماه ... همون روزکه قرار شد یک و نیم که جلست تموم میشه بیام پیشت ... ولی نرسیدم بهت ... تو رفتی مشاوره و ساعت 4 مشاورت تموم شد و من باز ساعت 4 نرسیدم و نزدیک ساعت 5 بود پیشت بودم ... خنگمون کردی اولش از این سر پل بردیمون اون سر پل ... ولی خب اخرش همو دیدیم و پیدا کردیم ... رفتیم کتاب خریدیم ... و کلی چهارباغ راه رفتیم ... با همدیگه ذرت مکزیکی و پیتزاپیراشکی خوردیم ... کلی بهمون خوش گذشت کلی حالمون خوب شد ... چادرم سرت کرده بودی کلی ماه شده بودی ... ولی استینات کوتاه بود واسه جلسه ... و بهتم گفتم آستینات کوتاهن ... خوشگل منی ,خوشتیپم,خوشتیپم نه؟,عشق خوشتیپم,من خوشتیپم,پسر خوشتیپم ...ادامه مطلب

  • عزیزم

  • سلام دیروز 21 مرداد ماه جلسه هفتگیمون بود ... کلی ترسناک اس دادی لباستو عوض کن و بیا ... بعدم من تو راه بودم نمیشد ... بعد میخواستم نیام تو ... دیدم دوستام نمیان دیگه مجبور شدم بیام تو ... دیروز نتونستم قشنگ ببینمت ... آخه پشت من نشسته بودی و نمیتونستم ببینمت ... دلم واست تنگ شده بود خیلی ... الانم که رفتی فریدونشهر و اونجا کلی کار داری قربونت برم ... خسته نباشی قشنگ من ... فدای چشمای نازت بشم ... دوستت دارم فعلا ...,عزیزم کجایی,عزیزم,عزیزم ببخشید,عزیزم بیژن مرتضوی,عزیزم بگو برمیگردی,عزیزم به انگلیسی,عزیزم من کوک نیستم,عزیزم مهستی,عزیزم کجایی چاوشی,عزیزم کجایی دقیقا کجایی متن ...ادامه مطلب

  • هعی خدا

  • سلام چطوری؟ نمیخواستم اینو بنویسم ... الان دارم بعد 13 روز مینویسمش ... فقط برا اینکه یادمون بمونه چی شد ... یادته دوم شهریور بود ... بهم گفتی یهو حالت خوب نیست ... گفتی حالت از همه ی پسرا بهم میخوره ... گفتم میام میبینمت ... گفتی حتی نمیتونی نگاهم کنی ... خیلی بد بود ... خیلی بهم برخورد ... میدونی چرا نوشتمش اینجا ... دیشب نمیدونم یهو چم شد ... یهو اینا یادم میومد ... به خودم گفتم ینی منو دوس داره ... یاد بعضی حرفات و کارات میفتادم میگفتم اره منو میخواد ... یاد بعضی چیزا میفتادم میگفتم نه نمیخواد ... خیلی بده این حس ... نمیدونم چرا یهو اینجوری شدم دیشب ... ولی ته دلم میگه دوسم دار,هعی خدا,هعی خداجونم ...ادامه مطلب

  • 12 شهریور

  • عاقا این خاطره ی خوبی نیست خاطره ی جداشدنه ... ساعت 9 و ربع اومدم دنبالت و بردمت ترمینال و رفتی کرمان و حالام اونجایی ... خیلی بدی تنهام گذاشتی تنهایی رلفتی کسیو با خودت نبردی ... نگفتی دلم برات تنگ میشه اصلا ... شب خوبی نبود اون شب بغض کردی بعدشم گریه کردی ... کلی من ترسیدم ... بعد اون حرف رو زدی ... ایشالا که اونحوری نیست اصلا ... باباتو دوس دارم و میدونم چیزیش نیس ... چیزیش هم باشه واسه خاطر تو خوب میشه و مطمئنم میشه ... بیخیال بقیش ... دلم نمیخواد از اون شب بگم اخه  رفتی از پیشم ... وای چقد دلم میخواست بگیرم بغلت کنم و ببوسمت ... فقط اخرش که رفتی سوار بشی بوسیدمت سه تا ... ,12 شهریور,12 شهریور به میلادی,12 شهریور چه روزی است,12 شهریور 1324,12 شهریور 1393,12 شهریوری,12 شهریور 1360,12 شهریور 1370,12 شهریور روز بهورز,12 شهریور 1364 به میلادی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها